آذرخش مکری: ارائه‌های مبحث اراده آزاد

Azarakhsh Mokri, Iranian psychiatrist and university professor, communicating social and behavioral psychology sciences
اردیبهشت 18, 1404
فهرست مطالب

شاید بدون اغراق بتوان گفت که در سال‌های اخیر، یکی از جالب‌ترین و پرمغزترین محتواهای فارسی، ارائه‌های دکتر آذرخش مکری، روان‌پزشک، دانشیار در دانشگاه علوم پزشکی تهران و معاون آموزشی مرکز ملی مطالعات اعتیاد بوده است. 

حدود سه سال پیش با ارائه‌های مکری آشنا شدم؛ آن زمان به نظر می‌رسید بیشتر مخاطبانش روان‌شناسان و دانشجویان رشته‌های مرتبط بودند اما طولی نکشید که دامنه‌ی مخاطبان گسترده‌تر و متنوع‌تر شد.

نگاهی به بازتاب مطالب دکتر مکری در شبکه‌های اجتماعی بیندازید؛ متوجه می‌شوید که در یکی دو سال اخیر، مخاطبان مکری دیگر صرفاً از میان روان‌شناسان یا دانش‌آموختگان علوم طبیعی نیستند.

 

چرا توجه مردم به محتوای مکری خوش‌یمن است؟

یکی از انتقادات به‌جا به جامعه‌ی علمی، ناتوانی در انتقال مؤثر علم به عموم مردم بوده؛ این عنوان مقاله پل ام ساتر، اخترفیزیکدان را بخوانید:

علم با دو مشکل مواجه است: مشکل در انتقال دادن و مشکل در ارتباط انسانی. مردم باید دانشمندان را نه فقط به‌عنوان منبع اطلاعات، بلکه به‌عنوان انسان‌هایی واقعی ببینند. اما چه موانعی سر راه این ارتباط قرار دارد؟

مقاله جالب است اما شاید بدون رودربایستی بتوان گفت که حداقل قبل از شروع پادکست‌های علمی، انگار ارائه‌ی محتوای علمی برای غیرمتخصصان، از نگاه بخشی از جامعه‌ی علمی، کاری دونِ شأن آکادمیک محسوب می‌شد. بعضی معتقدند که فاجعه‌ی گرایش‌های ضدعلمی در بزنگاهِ همه‌گیری کرونا، بر این ایده صحه می‌گذارد که جامعه‌ی علمی در برقراری ارتباط انسانی، اجتماعی و قابل اعتماد با عموم مردم موفق نبوده است. با این همه، شبکه‌های اجتماعی و دنیای وب، برای رساندن محتوای تخصصی به عموم مردم پتانسیل خوبی دارد. 

به نظر من، افرادی مثل اندرو هیوبرمن (که خودش موضوع پست مجزایی‌ست) و در محتوای فارسی، آذرخش مکری، توانسته‌اند نمونه‌هایی موفقی از انتقال یا رسانش علم (Science communication) باشند.

 هر چه دانندگان واقعی علم و متفکران نقاد دلنشین‌تر و جذاب‌تر باشند، زمین بازی برای مروجان شبه‌علم‌، شارلاتان‌ها و شیادها هم سخت‌تر می‌شود.

 

محتوای آذرخش مکری را کجا می‌توانید پیدا کنید

خدا خیرش دهاد! وبسایت mokri.org به جمع‌آوری و مرتب کردن و به اشتراک گذاشتن محتوای دکتر مکری پرداخته؛ به علاوه مکری در شبکه‌های اجتماعی کانال‌هایی دارد:

پیج اینستاگرام: @azarakhshmokri

کانال تلگرام: DrAzarakhshMokri

و کانال یوتیوب: @DrAzarakhshMokriOfficial

به‌نظر من، یکی از جذاب‌ترین بخش‌های محتوای دکتر مکری، معرفی و ارائه‌ی کتاب‌های اندیشمندان برجسته‌ی دنیاست.
همه ما مجبوریم مطالعه‌ی عمیق در حوزه‌ی تخصصی خودمان را در اولویت قرار دهد؛ به همین دلیل، اغلب فرصت یا توان کافی برای ورود جدی به حوزه‌های دیگر را نداریم؛ ممکن است از دنیا برویم و از این همه دستاورد و یافته شگفت‌آور بی‌اطلاع بمانیم. از طرفی، وقتی زمینه‌ی علمی و آکادمیک لازم را نداریم و تنها و بدون یک متخصص به سرزمین‌های تخصصی سرک بکشیم، احتمال برداشت‌های نادرست از متون تخصصی بیشتر می‌شود.

مکری با انتخاب و ارائه‌ی کتاب‌های مهم در حوزه‌ی روان‌شناسی اجتماعی، علوم رفتاری و گاهی علوم شناختی—شاخه‌هایی که آشنایی با دستاوردهایشان برای هر فرد کنجکاوی، ارزشمند و تا حدودی ضروری‌ست—توانسته محتوایی با کیفیت و دقیق را به مخاطب غیر متخصص ارائه کند؛ بدون ساده‌سازی مفرط، کاهش دقت علمی‌ و آمیخته کردن بیش از حد با برداشت‌ها و نظرات شخصی.

 

بر حسب عادت تفکر نقاد: نقد از مکری

همیشه به خودم یادآوری می‌کنم که وقتی جذب یک محتوا یا شخصیت می‌شوم، باید بیشتر از حالت عادی کمر همت به نقد آنها ببندم و باگ‌های آن را پیدا کنم؛ در غیر این صورت، ممکن است علاقه تبدیل به ارادت بی‌چون‌وچرا شود. درباره‌ی دکتر مکری هم چند نکته‌ی انتقادی به ذهنم می‌رسد:

درست است که محتوای ارائه‌شده برگرفته از اندیشه‌های قوی‌ترین متفکران دنیاست، اما ماهیتاً یک عنصر مهم در آن کم‌رنگ است: جغرافیا. بسیاری از مطالب و تحقیقات مطرح‌شده به عادات و دغدغه‌های انسان در کشورهای پیشرفته مربوط می‌شود؛ جهانی با شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بسیار متفاوت. جامعه‌ی ایران، به دلیل بحران‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، مشکلات جدی‌تری پیش رویش دارد؛ مثل این است که در یک موقعیتی که سرطان محتمل است، پرداختن به سرماخوردگی را پررنگ‌تر کنیم. هرچند قبول دارم که درگیری ما با موضوع سرطان نباید فرصت‌سوزی کند که عوامل سرماخوردگی را نشناسیم و از دنیا عقب بیفتیم.

اگر بخواهم با خودم صادق باشم، باید درک کنم که این توقع به‌جایی نیست. خود من، وقتی تصمیم گرفتم این وبلاگ را راه بیندازم، حدود یک ماه مردد بودم و در نهایت، برای حفظ امنیت و دوری از ممیزی، برای خودم یک چک‌لیست خودسانسوری و یک رویکرد کم‌ریسک طراحی کردم؛ تا دلتان بخواهد مکانیزم تحریف شناختی و توجیهی هم ساخته‌ام که دچار ناهمگونی شناختی نشوم! با این حساب، چطور می‌توانم از پژوهشگران شناخته‌شده‌ای که موقعیت دانشگاهی و عمومی دارند انتظار داشته باشم که بی‌پرده‌تر حرف بزنند و به سلول‌های خطرناک سرطانی حمله کنند؟ شاید بهتر باشد به‌جای توقع بیشتر، مخاطبی باشم که از آن‌ها حمایت می‌کند تا این مسیر را ادامه دهند—مسیر انتقال علم بدون دردسرهای حاشیه‌ای.

با این مقدمه، معرفی مباحث اراده آزاد ارائه‌شده توسط دکتر مکری را آغاز می‌کنم. 

 

ارائه‌ها درباره اراده آزاد

برای من، یکی از جذاب‌ترین موضوعاتی که مکری به آن پرداخت، موضوع اراده‌ی آزاد بود. تا جایی که دنبال کرده‌ام، کتاب‌هایی که در این مجموعه مورد بررسی قرار گرفتند، عبارت‌اند از:

 این کتاب به زبان فارسی نیز ترجمه شده است.

  • اشاره‌ای هم شد به کتاب چهار دیدگاه درباره‌ی اراده‌ی آزاد؛ از جان فیشر و دیگران (Four Views on Free Will – John Martin Fischer et al.)
  • و همچنین کتاب عاملیت آزاد از کوین میشل (Free Agents: How Evolution Gave Us Free Will – Kevin J. Mitchell)

ارائه‌ی مربوط به کتاب عاملیت آزاد (Free Agents) انجام نشد، و به نظر من، پایان دادن به این مجموعه با دیدگاه‌های سپولسکی، باعث ناقص ماندن این بحث شد.

 

چرا بحث اراده آزاد مهم است؟

ما معمولاً به‌صورت شهودی حس می‌کنیم که در تصمیم‌گیری‌ها و رفتارهایمان کاملاً مختار نیستیم. بسیاری از ما لحظاتی را به یاد داریم که احساس کرده‌ایم «چاره‌ای نداشتیم» یا «تقصیر ما نبود». مثلاً ممکن است نسبت به یک مجرم احساس انزجار و درخواست مجازات داشته باشیم؛ اما همین احساس، پس از شنیدن جزئیاتی از کودکی و زندگی او، تغییر کند و جای خود را به همدلی بدهد. این‌گونه تجربه‌ها ما را به طرح پرسش‌های عمیق‌تری درباره‌ی مسئولیت، اختیار و عدالت سوق می‌دهند. در ادامه، چند پرسش اساسی را مطرح می‌کنم که در دل یافته‌های علوم مدرن—از زیست‌شناسی و روان‌شناسی گرفته تا علوم اعصاب و فیزیک—جای دارند:

پرسش‌های بنیادین:

  1. اگر طبق علوم مدرن و روش‌های تجربی، دریابم که منش من محصول ژنتیک، محیط، آموزش و تجربه‌های گذشته‌ام است، آیا می‌توانم واقعاً برای رفتارهای منفی‌ام مستحق سرزنش یا تنبیه باشم؟
    به عبارتی، اگر «من» صرفاً برآیند فرایندهایی خارج از کنترل آگاهانه‌ام هستم، نقش مسئولیت شخصی به چه معناست؟
  2.  اگر رفتارهای خوب من نیز، به‌جای انتخاب آگاهانه، ریشه در ویژگی‌های زیستی یا هیجانی‌ام داشته باشند—مثلاً اگر بد نمی‌کنم چون ذاتاً نمی‌توانم بد کنم، وقتی کار بدی می‌کنم اذیت می‌شوم—آیا این رفتارهای خوب شایسته تحسین‌اند؟ آیا می‌توانم خود را «برتر» از دیگری بدانم که در شرایطی مشابه، مرتکب خطا شده است؟
  3. یافته‌های جدید علوم اعصاب ما را به این فکر می‌اندازند که شاید احساس «انتخاب کردن» توهمی باشد که مغز برای ما تولید می‌کند (رجوع کنید به تعریف آزمایش‌های لیبتی). اگر چنین باشد، آیا تصمیم‌گیری ما واقعاً حاصل اراده‌ی ماست، یا فقط بازتابی و رونوشتی از عمل ماست؟
  4. اگر جهان از اصل علیت پیروی می‌کند و همه چیز نتیجه‌ی علت‌های پیشین است (و به‌اصطلاح «متعین» است)، آیا اراده‌ی آزاد می‌تواند جایی در این نظام داشته باشد؟ و اگر هم اصل عدم‌قطعیت در فیزیک کوانتومی اجازه‌ی شکستن علیت را بدهد، آیا آنچه جایگزین علیت می‌شود، صرفاً تصادف است یا امکان ظهور نوعی آزادی واقعی را فراهم می‌کند؟

قصدم خلاصه‌سازی بحث‌ها نیست، اما تعریف واژه‌های این بحث را ارائه می‌کنم که تا دنبال کردن آن برای شما آسان‌تر شود. این تعریف‌ها می‌توانند در نظم‌ دادن به موضوع و ارتباط بین مفاهیم موثر باشند.

 

واژه‌های بحث اراده آزاد

 تعیّن، عدم تعیّن (Determinism, Indeterminism)

از ستون‌های اصلی بحث اراده آزاد «تعیّن» است. اگر بخواهیم وارد بحث اراده آزاد شویم ولی تعیّن را خوب نفهمیم، در بحث بازمی‌مانیم. 

تعیّن یعنی هر رخدادی، الزاماً به همان شکل رخ داده که باید رخ می‌داده—به دلیل علل پیشین، شرایط قبلی و قوانین حاکم بر جهان. در یک جهان تعینی، وضعیت فعلی و گذشته (اگر به‌طور کامل در دسترس باشند) کفایت می‌کنند تا آینده دقیقاً تعیین‌پذیر باشد. گاهی این واژه را «جبر» ترجمه کردند که با تعین تفاوت و بیشتر در سرنوشت‌گرایی کاربرد دارد.

تعیّن تعریف‌های مختلفی دارد که در حوزه‌های گوناگون مطرح می‌شود؛ اما در بحث اراده آزاد سه تعریف زیر بیشتر مطرح هستند:

  • تعیّن زیستی: بر مبنای ساختارهای عصبی، ژنتیکی و هورمونی که کنش‌ها و تصمیم‌گیری‌های ما را تحت تأثیر قرار می‌دهند.
  • تعیّن اجتماعی-فرهنگی: تأکید بر نقش نهادها، زبان، تربیت، طبقه اجتماعی و فرهنگ در شکل‌دادن به انتخاب‌های فردی.
  • تعیّن احتمالاتی (آماری): این دیدگاه به جای قطعیت، به پیش‌بینی‌های مبتنی بر احتمال اتکا دارد. در برخی حوزه‌های فیزیک، به‌ویژه فیزیک کوانتوم، تعیّن مطلق جای خود را به الگوهای آماری داده است.

ترجمه «determined» به «تعیین‌شده» توسط مکری ترجمه‌ای هوشمندانه‌ای بود؛ هم از بار سنگین اصطلاحات انتزاعی فلسفی می‌کاهد، و هم برای خواننده‌ی ناآشنا با فلسفه مفهومی قابل لمس‌تر فراهم می‌کند.

عدم تعیّن (Indeterminism) در مقابل، به وضعیتی اشاره دارد که در آن رویدادها به‌طور کامل قابل پیش‌بینی نیستند، حتی در صورتی که اطلاعات کامل اولیه فراهم باشد.
در این وضعیت، عوامل غیرقطعی یا تصادفی نقش دارند. در واقع اصل عدم قطعیت هایزنبرگ که جلوتر آن را می‌خوانید به نحوی تعریف کلاسیک تعین را به چالش می‌کشد. 

 

علیت، و رابطه آن با تعیّن (تعیّن علّی)

علیت (Causality) به رابطه‌ای گفته می‌شود که در آن یک پدیده (علت) باعث وقوع پدیده‌ای دیگر (معلول) می‌شود.

تعیّن علّی (Causal Determinism) یعنی هر پدیده، به‌طور کامل تحت تأثیر علت‌های پیشین خود قرار دارد؛ یعنی همه رویدادها ضرورتاً و بدون استثنا نتیجه عللی هستند که پیش از آن‌ها رخ داده‌اند، و هیچ‌چیز به‌طور خودبه‌خودی یا تصادفی رخ نمی‌دهد. تعیّن علّی با یافته‌های فیزیک مدرن، به‌ویژه در حوزه مکانیک کوانتوم، آبشان در یک جوب نمی‌رود چرا که در سطح ذرات بنیادی، رفتارهای غیرعلّی مشاهده می‌شود.

 

عدم قطعیت

عدم قطعیت به این معناست که پیش‌بینی دقیق یا تعیین وضعیت آینده یک سیستم یا رویداد، یا اساساً ممکن نیست، یا تنها به‌شکل احتمالاتی ممکن است. این وضعیت می‌تواند ناشی از فقدان اطلاعات، پیچیدگی ذاتی سیستم، یا حتی ویژگی‌های بنیادین طبیعت باشد.

در فیزیک کوانتومی، اصل عدم قطعیت هایزنبرگ تصریح می‌کند که نمی‌توان به‌طور هم‌زمان موقعیت و اندازه‌ حرکت یک ذره را با دقت کامل اندازه‌گیری کرد. این محدودیت برخاسته از نقص ابزار یا دانش ما نیست، بلکه ریشه در ساختار بنیادی واقعیت فیزیکی دارد.

در این قلمرو، دیگر نمی‌توان از علیت کلاسیک -جایی که پدیده‌ها حاصل زنجیره‌ای دقیق و خطی از علل‌اند-صحبت کرد. در عوض، رفتار ذرات تنها در قالب توزیع‌های آماری توصیف‌پذیر است.

به‌عبارت دیگر، در مقیاس زیر اتمی، ذرات بنیادین مانند الکترون یا فوتون پیش از اندازه‌گیری در حالت «برهم‌نهی» (superposition) از چند امکان به‌صورت هم‌زمان قرار دارند. تعیین وضعیت آن‌ها نه تنها قطعی نیست، بلکه ذاتاً آماری و غیرتعینی است.

در نظام احتمالات کلاسیک، اگر تمامی شرایط اولیه (مثلاً زاویه و نیروی پرتاب تاس، اصطکاک سطح و…) مشخص باشند، در اصل می‌توان نتیجه را پیش‌بینی کرد، هرچند اجرای آن در عمل دشوار باشد. اما در کوانتوم، حتی با دانستن کامل‌ترین اطلاعات ممکن، پیش‌بینی قطعی امکان‌پذیر نیست—زیرا خود طبیعت، در این مقیاس، مبتنی بر تصادف است.

این تفاوت بنیادین، یکی از جدی‌ترین چالش‌ها برای درک سنتی از علیت، و به‌تبع آن، برای مفهوم تعیّن سخت‌گیرانه در فیزیک محسوب می‌شود.

با این حال تکیه بر تصادف، از نگاه طرفداران تعیّن‌گرایی، کمکی به اثبات اراده آزاد نمی‌کند؛ زیرا رویدادهای تصادف خارج از کنترل فردند، نه جلوه‌ای از آزادی.

اراده آزاد

اراده آزاد (Free Will) به توانایی انسان برای انتخاب یا تصمیم‌گیری آزادانه و بدون محدودیت‌های خارجی یا درونی اطلاق می‌شود. در این مفهوم، انسان می‌تواند از میان گزینه‌های مختلف انتخاب کند و مسئولیت کامل اعمال خود را بپذیرد. اراده آزاد یکی از مباحث مهم در فلسفه اخلاق و روان‌شناسی است، زیرا به موضوعاتی چون مسئولیت فردی، اخلاقیات و تصمیم‌گیری‌های انسانی ارتباط دارد. همچنین، در بسیاری از نظریه‌های دینی و معنوی نیز اراده آزاد به عنوان ابزاری برای آزمایش و انتخاب‌های اخلاقی انسان مطرح می‌شود.

به نظرم ورود به این بحث کمی شجاعت می‌طلبد؛ ما معمولاً از پرداختن عمیق و بدون سوگیری به موضوعاتی که آرامشمان را به هم می‌زند و ایمان کورکورانه‌مان را به چالش می‌کشد استقبال نمی‌کنیم. ترجیح می‌دهیم در پناهگاه اعتقادات و باورهای آرامش‌بخشمان بمانیم.

حالا که مفاهیم پایه را تعریف کردم به چهار دسته‌بندی از متفکران می‌رسیم.

دسته‌بندی متفکران اراده آزاد

این دسته‌بندی بر پایهٔ سه پرسش کلیدی شکل می‌گیرد:

  1. آیا جهان را مبتنی بر تعیّن‌گرایی (Determinism) می‌دانند یا عدم‌ تعیّن (Indeterminism)؟
  2. آیا به وجود اراده آزاد اعتقاد دارند؟
  3. آیا اراده آزاد را با تعیّن‌گرایی سازگار می‌دانند یا ناسازگار؟

بر این اساس، چهار موضع اعتقادی متمایز شکل می‌گیرد:

 

اعتقاد به تعین اعتقاد به اراده آزاد دسته اندیشمندان
دارد دارد سازگارگرایان (Compatibilists) Daniel Dennett

Manuel Vargas

دارد  ندارد جبرگرایان سخت‌گیر (Hard Determinists) Robert Sapolsky

Sam Harris

ندارد دارد آزادی‌خواهان یا لیبرتارین‌های علمی (Scientific Libertarians) Robert Kane

Kevin J. Mitchell

ندارد ندارد ناسازگارگرایان سخت‌ (Hard Incompatibilists) Derk Pereboom

 

عامل (Agent)

موجود یا سیستمی که توانایی پردازش اطلاعات، تصمیم‌گیری در مواجهه با گزینه‌ها، و انجام کنش‌هایی هدفمند را دارد. «عامل» معمولاً دارای نوعی درک از وضعیت محیطی یا درونی خود، توان انتخاب بر اساس آن وضعیت، و قابلیت اعمال تغییر در محیط یا خود است.

این مفهوم در حوزه‌های مختلف با ویژگی‌های متفاوتی تعریف می‌شود:

  • در فلسفه ذهن و اخلاق، عامل باید نوعی خودآگاهی، قصد، و مسئولیت‌پذیری اخلاقی داشته باشد.
  • در علوم اعصاب و روان‌شناسی شناختی، عاملیت با پردازش علّی اطلاعات، کنترل اجرایی، و توانایی برنامه‌ریزی مرتبط است.
  • در هوش مصنوعی و نظریه سیستم‌های پیچیده، عامل می‌تواند غیرانسانی، مصنوعی، یا حتی غیرزیستی باشد، به شرط آن‌که بتواند در تعامل با محیط، به‌صورت خودمختار عمل کند.

در نتیجه، «عامل» مفهومی طیفی است که بسته به سطح پیچیدگی، می‌تواند از انسان خردورز تا سیستم‌های خودهدایت‌کننده (self-governance) خودسازمان‌یابِ (self-organizer) مصنوعی یا زیستی را در بر گیرد.

 

مسئولیت اخلاقی (Moral Responsibility)

توانایی برای پاسخ‌گویی به اعمال خود بر مبنای این پیش‌فرض که او می‌توانست انتخاب دیگری بکند. این مفهوم، پیوندی محوری با اراده آزاد دارد و مبنای بسیاری از ساختارهای حقوقی، اخلاقی و اجتماعی است. این موضوع اهمیتی جدی برای معماران آینده جوامع دارد. 

اعتقاد شخصی: 

قریب‌به‌اتفاق چهار دسته -چه آنها که به عدم اراده آزاد شدیدا معتقد و چه آنها که تا حدی آن را موجود می‌دانند – نمی‌توانند این واقعیت را انکار کنند که حتی اگر اراده هم وجود داشته باشد تاثیر اراده و انتخاب شخصی در موضوع جرم و جنایت، محدود و حتی بسیار ناچیز است. با این حال، آیا جهان با منابع محدودش توان بازپروری را دارد یا باز هم باید چشممان را به حقیقت ببندیم و به خودمان تلقین کنیم که ما موجودات عادلی هستیم؛ حقشان بود!

 

آزمایش‌های لیبت (Libet Experiments)

آزمایش‌های لیبت یکی از مهم‌ترین آزمایش‌ها در تاریخ علوم اعصاب هستند که نشان می‌دهند فعالیت‌های مغزی که آغازگر تصمیم‌گیری هستند، پیش از آنکه فرد به‌طور آگاهانه از تصمیم خود آگاه شود، رخ می‌دهند. این آزمایش ابتدا توسط بنجامین لیبت در دهه ۱۹۸۰ انجام شد و بعدها در قالب‌های مختلف و با استفاده از فناوری‌های پیشرفته‌تر  fMRI و آزمایش‌های دقیق‌تر تکرار شد. رویکردی که به این نوع آزمایش‌ها اطلاق می‌شود، “رویکرد لیبتی” (Libetian) است.

 این بخش بسیار جذاب است؛ پیشنهاد می‌کنم که از دستش ندهید. مکری هم در ارائه اراده ترمیمی و هم در ارائه کتاب تعیین‌شده به آن پرداخته است. 

 

رویکرد علوم رفتاری در تحقیق اراده آزاد

اگرچه رویکرد لیبتی و آزمایش‌های آن با انتقادهای جدی روبه‌رو است، اما در علوم رفتاری و روان‌شناسی تجربی شواهدی وجود دارد که مو را به تن شما سیخ می‌کند.

یافته‌های مختلف در علوم اعصاب مدرن، از آزمایش‌های مختلف مانند اثرات ناهشیار بر تصمیم‌گیری تا مطالعات مربوط به تأثیرات محیطی و اجتماعی، نشان می‌دهند که تصمیمات ما حتی اگر تحت عنوان “اراده آزاد” در نظر گرفته شوند، به شدت تحت تاثیر عوامل پنهان قرار دارند. این رویکرد به ما نشان می‌دهد که حتی اگر اراده آزاد داشته باشیم چقدر انتخاب کردن ما تحت تاثیر عوامل پنهان است.

مکری یک درس‌گفتارهایی دارد با نام عوامل پنهان در تصمیمات ما. اگر به این بخش علاقه‌مندید، اول آن را گوش کنید. مطمئنم از آن لذت می‌برید.

 

رویکرد تکاملی به اراده آزاد

گروهی از اندیشمندان، اراده آزاد را یک ویژگی زیستی و تکاملی می‌بینند که طی فرگشت به‌وجود آمده است. این دسته از متفکران به چندین عامل اشاره می‌کنند که ارزش تکاملی اراده آزاد را تقویت می‌کنند.

یکی از رویکردها، به عدم قطعیت و تصادفی بودن فرایندهای بیولوژیکی در سطح سلولی و مولکولی اشاره دارد. در واقع یک‌جوری اصل عدم قطعیت هایزنبرگ را دلیل بر امکان داشتن اراده آزاد می‌دانند، چرا که شواهدی هم در مکانیزم تک‌سلولی یا در ابعاد بسیار ریز نورونی وجود دارد که به ایده تصادفی بودن دامن می‌زند- هرچند که اکثریت دانشمندان علوم اعصاب مغز را بیشتر تابع مکانیک کلاسیک می‌دانند تا مکانیک کوانتومی.

رویکرد دیگر آنها مشاهده رفتارهای پیش‌بینی‌ناپذیر حیوانات است؛ آنها اراده آزاد را برآمده از فرایندهای تکاملی در سیستم‌های پیچیده زیستی می‌دانند.

 

سیستم‌های پیچیده غیرخطی (Complex Nonlinear Systems)

سیستم‌هایی که در آن‌ها خروجی‌ها به‌صورت ساده و خطی از ورودی‌ها قابل پیش‌بینی نیستند. این نوع سیستم‌ها رفتارهای نوظهور (emergent) از خود نشان می‌دهند که گاه به عنوان جایگزینی برای مدل علیت خطی در بررسی اراده آزاد پیشنهاد می‌شوند. 

 

ظهوریافته، برآمده، امرجنت (Emergence)

ویژگی یا رفتاری که در سطح کلان سیستم پدید می‌آید و قابل تقلیل به اجزای تشکیل‌دهنده نیست. برخی نظریه‌ها اراده آزاد را یک پدیده‌ی امرجنت از تعاملات پیچیده نورونی و اجتماعی می‌دانند. اگر در کتتان نمی‌رود که رفتار آگاهانه ما کاملا جبری است، خوب است که درباره این مفهوم و سازوکار آن بیشتر تحقیق کنید. 

 

سخن پایانی

اراده آزاد یکی از موضوعات جذابی است که دکتر آذرخش مکری با بررسی کتاب‌های مطرح، آن را به گوش ما رساند. اگر به بحث علاقه دارید از «اراده آزاد ترمیمی» شروع کنید و به «تعیین‌شده» و «نورو اگزیستانسیالیسم» هم حتماً گوش کنید.

نتیجه‌گیری خودم را می‌خواهید؟ با مانترا (ذکر) تلخ اما محبوبم را نتیجه‌گیری می‌کنم: نمی‌دانم.

به هر حال هر وقت خواستیم که آدم‌ها را به سزای اعمالشان برسانیم و به مجرمان با نگاه تحقیر نگاه کنیم یا حتی خودمان را به خاطر فضیلت اخلاقی والایمان ستایش کنیم، یا بیش از حد برای دستاوردهایمان جشن بگیریم، یا حتی زمانی که خواستیم به ژن خوبمان افتخار کنیم، خوب است یادمان بیفتد که آنقدر هم که فکر می‌کنیم جلو زدن از بدشانس‌ها ارزش جشن گرفتن ندارد. 

راستی… داشتم این جمع‌بندی را شسته‌رفته می‌کردم که یک کرمی به ذهنم افتاد… اول خلقش کردم، بعد از آن شروع کردم به گپ و گفت با کرم درباره اراده آزاد. اگر دوست دارید آن را در بخش “تعمق” بخوانید.

آهنگ فایل صوتی این مقاله  Hungarian Dances: No. 19 از براهامز است.

پادکست این مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شاید این مقالات هم برایتان جالب باشد

به اشتراک بگذارید: ...